۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

لطفا آقایان سروش، کدیور،سازگارا، مخملباف،مهاجرانی،گنجی، نبوی و ...بخوانند

دوماه و اندی از انتخابات دهم ریاست جمهوری گذشت و مردم ایران برای پاسداری از آزادی و دموکراسی، جان و ناموس خویش را خرج این راه نمودند. در این بازه تاریخی، همگان، شاهد جنایت های هولناکی از قتل و تجاوز تا دادگاه های فرمایشی بوده اند . جنایت هایی که از ترکتازی مغولان چیزی کم نداشته است، اما اتحاد بی نظیر ایرانیان در سرتاسر دنیا از هر مکتب، دسته و طبقه ای سوی دیگر این حوادث بوده است. پتانسیل عظیمی از نیروهای اجتماعی که در این فرآیند آزاد گردید، توانست شدت خفقان و دهشتناکی فچایع را به گوش جهانیان برساند.
عالیجنابان، خود بهتر از هر کس دیگری میدانید که میهن ما در آستانه شبی دهشتناک با شبه مرگ دسته و پنجه نرم میکند و در صورت چیرگی شبه هولناک مرگ، کسی را یارای پیشگویی حجم مصیبت هایی که بر این خاک خواهد رفت، نیست.
بزرگواران اگر در این مدت دوماه کانال مستقل پخش اخبار داشتیم، شاید که جنبش ما امروز به مراتب روزهای بهتری را به خود میدید و اگر در همان روزهای اولیه این انفجار اجتماعی، اراده ای بر تشکیل یک شورای راهبری از سوی شما عالیجنابان شکل گرفته بود، چه بسا این پتانسیل عظیم اجتماعی توان خلق صحنه های بی نظیر را داشت و شاید امروز امید پیروزی بیشتری بر مبارزین جلوه کرده بود. در این بین همه مقصر بودیم، اما تقصیر شما به عنوان شخصیت های مرجع فکری و سیاسی به مراتب بیشتر از دیگران بوده است. آری صجبت از کوتاهی میکنم، چون اعتقاد دارم که هر مقام و منزلتی همراه با مسیولیت میباشد. مسئولیت شخصیت مرجع اجتماعی را به هیچ بهانه ای نمیتوان پذیرا نبود و مسئولیت شما عالیجنابان در برابر تاریخ و نسل های آینده انسجام و تعمیق جنبش اعتراضی این مردم میباشد.

شاید لحن سخنانم تلخ و گزنده باشد، اما چه چاره که حقیقت، تلخی را نیز با خود همراه دارد. امیدوارم این انتقاد بنده به عنوان عضو کوچکی از این جریان خروشان، ایده تشکیل شورای هماهنگی جنبش در خارج از مرزها را به واقعیت خارجی نزدیک تر گرداند. رهبران این جنبش در داخل، با وجود بیشترین محدودیت ها و خطرات، از مسئولیت خطیر و تاریخی خویش غفلت ننموده اند، اما شما چطور؟
ایده رسانه ای فراگیر و استوار بر مشارکت تمامی ایرانیان داخل و خارج از کشور، به عنوان مبرم ترین نیاز جنبش، بارها و بارها مطرح گردیده و پیش قدمی در این راه، همواره از شما بزرگان تقاضا شده است. اما دریغ از یک حرکت جدی. اما عزم ملی برای تشکیل رسانه ملی آن چنان راسخ است که یرخی حاضر به خرج بخشی از درآمد ماهیانه خود در این راه، به بهای کم خوری و تحمل زندگی مشقت بارتر میباشند.
امیدوارم این نامه سرگشاده، این بار ایده تشکیل شورای هماهنگی جنبش و ایجاد کانال مستقل ماهواره ای را بصورت جدی تر مطرح کرده و شاهد حرکتی از سوی شما عالیجنابان باشیم. پشتوانه شما برای پیش قدمی در این امر مهم، تک تک کسانی هستند که به شما به عنوان مرچع فکری و اجتماعی رجوع مینمایند.

۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

راهکارهای اقتصادی برای مبارزه با دولت کودتا-1

یکی از دوستان در بخش نظرات مطلب قبلی، لینکی معرفی کردند که بسیار جالب و در خور تامل بود، متاسفانه اون مطلب به بالاترین لینک شده بود و رای چندانی نیاورده بود، برا این که افراد بیشتری این مطلب رو بخونند، مطلب رو اینجا میارم تا در ادامه لینک قبلی، توجیهات اقتصادی پیشنهاد خروج دارایی ها از بانک رو داشته باشیم و امیدوارم دوستان نظرات خودشون رو در این مورد بیان کنن، تا اگر طرح مشکلی داره به سرعت بتونیم حلش کنیم. فراموش نکنیم که این طرح بصورت دینامیکی قابلیت ادامه خود به خودی رو داره، فقط کافی استارت بخوره. عزم ملی برای خروج پول از بانک های دولت کودتا با تصمیم من و شما در این نقطه میتواند شکل گیرد.


راهکارهای اقتصادی برای مبارزه با دولت کودتا



-
حمله به ریال

یکیاز موثرترین راههای مقابله با حکومتهای دیکتاتوری، استفاده از قدرت بازار برای انتقال اطلاعات به قشر ضعیف جامعه و همراه کردن این قشر در مبارزات است. بازار به معنیمحلی برای تبادل پول و کالا (یا در شکلهای دیگر) قواعد مخصوص به خود را دارد که هیچ حکومتی نمیتواند با زور این قواعد را به بازار تحمیل کند. به عنوان مثال، دولت نهم نرخ بهره را کم و حجم پول را به شدت زیاد کرد که هر دو این عوامل منجر به یک تورم ۲۵ درصدی شد و دولت نهم چون از قواعد بازار پیروی نکرده بود، هیچ کاری برای پائین آوردن تورم نمیتوانست انجام دهد.

در این سری از یادداشتها سعی می‌‌شود چند راهکار موثر برای ضعیف کردن دولت کودتا تشریح شود. بعضیاز این ایده ها قبلا بیان شده است، ولیشاید به طور جدی به آنها پرداخت نشده است. بدیهیست این ایده ها وقتیعملیمیشود که عده کثیری از ما در اجرای آن نقش داشته باشیم.

دوستانی که این متنها را میخوانند نباید برداشت کنند که اینها برای ضربه زدن به اقتصاد ایران است. اینها در حقیقت ضربه زدن به دولتی است که هیچ احترامی برای شهروندانش قائل نیست و پول خود را به جای آبادنی کشور صرف سرکوب کردن و کنترل کردن آنها می‌کند.

حمله به ریال (یا هر ارز دیگری) یعنی‌ اینکه تعداد زیادی عامل اقتصادی به طور همزمان دارایی‌های خود را که به ریال (یا هر ارز دیگری) میباشند بفروشند. از آنجایی که نرخ ارز ایران در مقابل دلار آمریکا ثابت می‌باشد، ریال را به راحتی‌ می‌توان در مواجهه با این خطر قرار داد. به بیان ساده تر وقتی‌ تعداد زیادی از عوامل اقتصادی (مردم) مایل به فروش دارایی‌های خود به ریال میشوند، عرضهٔ ریال زیاد میشود و با فرض ثابت بودن تقاضا برای ریال، قیمت ریال در مقابل دلار (یا نرخ ارز) پائین می‌‌آید.

در اصل، اگر این حمله موفقیت آمیز باشد (حتی تا حد کمی‌) یک مکانیسم خود به خودی روی خواهد داد و ریال به شدت ارزشش را در مقابل ارزهای خارجیاز دست خواهد داد. به تعبیر دیگر اگر این حمله باعث تغییر نرخ ارز و سقوط ارزش ریال، حتی به مقدار کمی‌ (ولیمحسوس) شود، دیگر عوامل اقتصادی که تا این لحظه در این مبادلات شرکت نکرده اند ، برای حفظ داراییهای خود، شروع به خرید ارزهای خارجیمینمایند که در نتیجه باعث موفقیت کامل این حمله خواهد شد.

به دلیل اینکه بانک مرکزی ایران نرخ بهره را ثابت نگاه داشته است، در ابتدا شروع به دفاع از ارزش ریال خواهد نمود. به این معنیکه اگر مردم شروع به خرید ارزهای خارجی‌ (به طور مشخص دلار یا یورو) نمایند، بانک مرکزی را ناچار به پاسخ به این تقاضا میکند. اما چون منابع بانک مرکزی و صندوق ذخیرهٔ ارزی محدود میباشد (به لطف اقدامات احمدی نژاداگر این حملهها به اندازهٔ کافیموثر واقع شود، بانک مرکزی ناچار به خروج از سیستم نرخ ارز ثابت میشود. در این صورت نرخ ارز شناور خواهد شد، و زمانیاین اتفاق روی میدهد که ریال ارزش خود را به شدت از دست بدهد. این اتفاق قبلا برای آرژانتین و کشورهای آسیایی شرقیرخ داده است. در زیر نمودار نرخ ارز آرژانتین را مشاهده می‌‌نمایید.

از آوریل ساله ۱۹۹۱ پزو آرژانتین به دلار لنگر انداخت. در دسامبر ۲۰۰۱ آرژانتین دارای دو نرخ ارز بود و در ژانویه ۲۰۰۲، پزو ارزش خود را بیش از ۵۰ درصد از دست داد.

از آوریل ساله ۱۹۹۱ پزو آرژانتین به دلار لنگر انداخت. در دسامبر ۲۰۰۱ آرژانتین دارای دو نرخ ارز بود و در ژانویه ۲۰۰۲، پزو ارزش خود را بیش از ۵۰ درصد از دست داد.

بنابراین استراتژی خیلیساده است: شروع به خریدن یورو یا دلار نمائید. همین. تنها اگر ۵۰۰ هزار نفر بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار یا یورو خریداری کنند، دولت مجبور به صرف بیشتر از ۱ میلیارد دلار از صندوق ذخیرهٔ ارزی و در نتیجه مجبور به ترک سیستم (عقب ماندهٔ) نرخ ارز ثابت میشود. در آن زمان ارزش ریال سقوط کرده است و شما از داشتن ارز خارجینه تنها ضرر بلکه سود فراوانیمیکنید. اما مهمتر از آن مبارزه ای که با دولت کرده اید بسیار ارزشمند است.

در این هنگام است که بسیاری از بازاریها هم به شما میپیوندند (شاید نا خواسته برای سود شخصی‌)، ولیبه هر حال کمک بزرگیبرای به ثمر نشستن این حملهٔ اقتصادی به دولت میشوند.

همگان میدانیم که این دولت، پول مردم را صرف خرید تجهیزات مدرن برای سرکوبی آنها مینماید. بنابراین چه بهتر که دولت هر چه بیشتر فقیر باشد تا بداند بیپشتوانهٔ مردمی هیچ قدرتیندارد. از آنجاییی که بخش اعظمی از محصولات مصرفی در ایران، وارداتیمیباشد، در صورت موفقیت این حمله، تورم زیادی به وجود خواهد آمد که باعث نا رضایتی همهٔ اقشار مردمی خواهد شد. بدین ترتیب پیام خود را که همانا بیلیاقت بودن این دولت است به آحاد مردم خواهیم رساند. مزد افرادی که در این مبارزه شرکت میکنند به صورت اقتصادی و با در اختیار داشتن ارز خارجی‌، خود به خود به آنها باز گردانده میشود.

این دولت از نظر اقتصادی به شدت ضعیف شده است و این از آنجا پیدا است که لایحهای به مجلس فرستاد که حاوی کاهش بودجه دیگر نهادهای غیر دولتی -از جمله سازمان بازرسی، قوهٔ قضاییه و دیوان عدالت اداری- بود، ولیاین لایحه مورد قبول مجلس واقع نشد.

بحث دیگری که مطرح است، خرید ارزی است که بازده بالاتری داشته باشد و همچنین تامین آن برای دولت مشکل آفرین تر باشد. به این دلیل من یورو را پیشنهاد میکنم، به دو دلیل: اول آنکه ایران درآمد خود را از طریق فروش نفت به دلار دریافت میکند، بنابرین ذخیره ارزی دولت در ابتدا به دلار میباشد. اما دولت پس از تحریمهای صورت گرفته و بعضیکارهای ایدئولوژیکیسعیبه جانشینی دلار با یورو نموده است. اما از آنجایی که اینکار همیشه ریسک تبدیل دلار به یورو را در پی دارد، یک ریسک به مجموع ریسکهای بانک مرکزی و دولت اضافه میکند. به عنوان مثال اگر دلار ۱ سنت در مقابل یورو ارزان شود، بهایی که دولت برای تبدیل ۱ میلیارد دلار به یورو می‌‌پردازد برابر با ۱۰ میلیون دلار است که بهای بسیار زیادی است. .

دلیل دوم آنست که کروگمن و بلانشارد در دو مقالهٔ جداگانه توضیح داده اند. کروگمن برندهٔ جایزهٔ نوبل ۲۰۰۸ در این مقاله پیشبینیمیکند که دلار به سرعت و در طی مدت زمان کوتاهیارزش خود را از دست خواهد داد. بلانشارد که در حال حاضر اقتصاد دان ارشد صندوق بین الملی پول است، همچنین معتقد است که دلار ارزش خود را از دست خواهد داد ولیاین پروسه با گذر زمان انجام میشود. به هر حال چیزی که همه به آن اعتقاد دارند اینست که دلار ارزش خود را از دست میدهد و این به دلیل کسری حساب جاری آمریکا است. در شکل زیر نرخ تبدیل یورو به دلار را از بدو پیدایش یورو مشاهده میکنید.

در این شکل روند صعودی یورو به دلار را پس از پیدایش یورو مشاهده می‌کنید

در این شکل روند صعودی یورو به دلار را پس از پیدایش یورو مشاهده میکنید

با این کار نه تنها ضربهٔ محکمی به دولت میزنید و آن را در بحران اقتصادی غرق میکنید (مانند آرژانتین ۲۰۰۲ و آسیای جنوب شرقی‌ ۱۹۹۸ و بسیاری مثالهای دیگر) بلکه مزد خود را به طور اقتصادی دریافت میکنید. این ایده را برای به سرانجام رساندن با همهٔ اطرافیان خود مطرح کنید.


.

یک پیشنهاد عملی:برای حفظ منافع مادی خودتون هم که شده،پول هاتون رو از بانک بکشین بیرون و ارز خارجی بخرین. هم منافع خودتون تامین میشه هم حکومت کودتا فلج

دوستان جنبش سبز، سخنی کوتاه اما مهم با همه شما دارم. بیش از دو ماه است که هر کدام از اعضای این جنبش ملی به نحوی در پیش برد آن سهیم بوده و فعالیت داشته ایم. هزینه ها فراوان داده ایم و موفقیت های درخور توجه کسب کرده ایم. چه بسا روزها که ناامید شده ایم ؛ اما از دیدن انرژی دیگران، بار دیگر امید را در خود حس کرده ایم. بارها جمعیت میلیونی خود را به دنیا نشان داده ایم و اعتراض مدنی و بدون خشونت ما، تحسین جهانیان را برانگیخته است.
هدف از نوشتار کنونی، فقط یک پیشنهاد است و ایمان دارم که اگر عزم همگانی برای اجرای آن شکل گیرد، ما را تا سرمنزل پیروزی رهنمون خواهد کرد. اما عزم ملی، شرط اجرایی شدن آن است.
فراموش نکنیم که روش هایی در سظح جامعه با استقبال روبرو میشوند که در عین هزینه کم، فایده بیشتر را به همراه داشته باشند. همچون شرکت در نمازجمعه هاشمی، که یک نقطه عطفی در روابط سیاسیون و کودتاگران ایجاد نمود.
پیشنهاد زیر نیز، علاوه بر سهولت، بر منافع شخصی مردم بنا نهاده شده است. زیرا با همه گیر شدن این طرح، هر روز از ارزش ریال کاسته شده و حتی مخالفان هم برای حفظ دارایی ها خود، مجبور به همگامی با ملت و تبدیل آن دارایی ها به ارز خارجی خواهند بود خواهند
فقط عزم من و تو و شروع اطلاع رسانی صحیح، پسیش شرط پیروزی است. امیدوارم این متن، نقطه شروع باشد
پیشنهادات برگرفته از وبلاگ فرصت نوشت

برای حفظ منافع مادی خودتون هم که شده، پول هاتون رو از بانک بکشین بیرون و ارز خارجی بخرین. هم منافع خودتون تامین میشه هم حکومت کودتا فلج

- تمام پولها و سپرده هايتان را از بانكها و سيستم بانكي خارج كنيد. حساب بانكي تان را خالي كنيد. چك پولهاها و تراول چكهايتان را تبديل به پول نقد يا «ارز» كنيد! اين شامل هموطنان خارج از كشور هم مي شود. آنها بخصوص با قطع كامل كارهاي بانكي در شعب بانكهاي ايراني، كمك بزرگي به اين طرح مي كنند.

2- بدون از دست دادن وقت، تمام پولهاي نقدتان را از «ريال» تبديل به «دلار» يا «يورو» كنيد و ارزهاي خود را در خانه نگهداري نماييد. در ادامه خواهم گفت تقاضاي زياد «ارز» باعث چه صدماتي بر نظام اقتصادي جمهوري اسلامي مي شود.


3- بدهي هاي بانكي و هرگونه اقساط وامهاي بانكي خودتان را حداقل در سه ماه آينده پرداخت نكنيد. هيچ فيش بانكي براي دستگاههاي دولتي از قبيل پرداخت جريمه اتومبيل، قبوض آب و برق و تلفن و موبايل پرداخت نكنيد. اگر از قطع شدن اين خدمات نگرانيد، بدانيد اين «نگراني» و يا «قطع برق و تلفن» كمترين هزينه من و شما براي آزادي كشورمان خواهد بود. يادمان باشد در اين راه،ديگران «خون» داده اند و هنوز در زندانها شكنجه مي شوند.


4- كليه «اوراق بهادار» يا «مشاركت» خود را به بانكها پس بدهيد و پول آنها بگيريد و آن پولها را هم به ارز و بخصوص به «دلار» يا «يورو» تبديل كنيد و در خانه و مكان امني نگهداري كنيد.


5- از پرداخت هرگونه عوارض و ماليات خودداري كنيد. اين كار را تا سه ماه انجام ندهيد. وجوه و سپرده هاي خود را از دستگاههاي دولتي مثل سازمان حج و زيارت و وزارت مسكن و خودروسازهاي داخلي «سايپا» و «ايران خودرو» پس بگيريد. هر نوع پولي نزد دستگاههاي دولتي داريد، پس بگيريد.


6- صندوقهاي صدقه كميته امداد را «تحريم» كنيد و به هيچ عنوان در آن صندوقها صدقه نريزيد. اين صندوقها، قلك هاي ميلياردي نظام هستند و پولهاي من و شما، مطلقا" به جيب مستضعفان نمي رود.


7- هرگونه كالايي از محصولات چين، روسيه و كشورهاي حامي دولت كودتا را «تحريم» كنيد و از كوچك و بزرگ، شكلات يا تلويزيون ساخت اين كشورها را نخريد.


8- از پرداختن خمس و زكات و وجوه شرعيه به «مراجع خاموش» پرهيز كنيد و در عوض، مراجع مبارزي مانند آيات عظام منتظري، صانعي، بيات، دستغيب و ديگران را از لحاظ بنيه مالي و با پرداخت وجوه شرعيه تقويت كنيد.


9- از ريختن نذورات و كفاره و هر نوعوجهي در حرم امامان معصوم(ع) و امامزادگان خودداري كنيد و پرداخت نذورات خود را مطابق احكام شرعي «تعليق به بعد» كنيد. ميزان درآمد حاكمان از اين حرمين شريف فوق العاده و سرسام آور است. قطع اين نذورات و تأثير بالاي اين كار را دست كم نگيريد.


شما هم به راههاي مشابه فكر كنيد و آنها را به يكديگر بگوييد يا براي ما بنويسيد. يادتان باشد همين راهها را هم از ميان ايده هاي خود شما مردم جمع آوري و تدوين كرده ايم. حال درباره هر مورد، توضيح كوتاهي مي دهم. شرح و بسط آن را خودتان فكر كنيد و يا از اهلش سئوال كنيد.


اگر پولهاي خود را از بانكها و سپرده هاي خود را از دستگاههاي دولتي مثل سازمان حج و زيارت ايران خودرو و سايپا و وزارت مسكن و... پس بگيريد، سيستم مالي كشور در زمان كوتاهي فلج مي شود.البته همه با هم بايد تلاش كنيم و مي كنيم. اگر شما شروع كنيد، ضرر نخواهيد كرد.تضمين مي كنم.


اگر پول نقدتان را به ارز رايج مثل «يورو» يا «دلار» تبديل كنيد، «تقاضا» براي خريد ارز بالا مي رود. سپس قيمت دلار و يورو در بازار از كنترل دولت خارج مي شود و نظام بانكي نمي تواند ارز مورد نياز مردم را تأمين كند و نمي تواند ارز مورد نياز مردم را به بازار «تزريق» كند. يعني آنقدر ارز در اختيار ندارد. كمبود دلار و يورو باعث افزايش قيمت آنها در بازار مالي و افت شديد «ريال» مي شود. دولت رانتخوار از كنترل انحصاري بازار عاجز مي شود و بدين ترتيب، در كمتر از دو ماه، شريان اقتصادي دولت قطع و سيستم اقتصادي دولت كودتا زمينگير مي شود.


بخش بسيار كلاني از ثروت مردم نزد وزارت مسكن و حج و زيارت و خودروسازهاي داخلي است. با اعلام انصراف از حج و خريد مسكن و خودرو، و پس گرفتن پولتان، اين ثروت را از دست حكومت بيرون بياوريد و تبديل به «دلار» كنيد كه مطمئنا" دولت و نظام بانكي قدرت تهيه اين ميزان دلار را نخواهند داشت. ارزش «ريال» به طور مقطعي نزول شديدي خواهد كرد و اقتصاد نظام زمينگير خواهد شد. اقتصاد «پاشنه آشيل» نظام است. بدون اين ثروت، نظام نه قدرت سركوب ملت و خريد آدمكشان را دارد، نه مي تواند به بسيجيان حقوقهاي آنچناني بدهد تا بچه هاي ملت را بزنند و بكشند و بگيرند و پسران و دختران عزيز مردم را در زندانها مورد تجاوز قرار دهند، و نه توان ساختن كمپ ها و آشويتس هايي مانند زندان كهريزك را خواهند داشت و نه مي توانند به دنبال ماجراجويي هاي هسته اي و ساختن بمب اتمي بروند و ايران را درگير جنگ و تحريم كنند.


با اين كار، همچنين ارزش پولمان را كه به شكل «ارز» در اختيار داريم نيز حفظ مي كنيم و در هنگام «سقوط دولت» و سقوي «ريال»، چون ارزش مالي «ارز» كاهش پيدا نمي كند، ارزش پول ما هم حفظ مي شود. بعد از پيروزي جنبش سبز، اقتصاد كشور مثل بناهاي ديگر بازسازي خواهند شد. تمام ارزها را به «ريال سبز» تبديل خواهيم كرد و «ريال» را به جايگاه واقعي اش در اقتصاد دنيا ترقي خواهيم داد.


اگر بدهي بانك و اقساط تسهيلات، مالياتها و عوارض مختلف خود را ندهيد، بانكها و دستگاههاي دولتي و شهرداريها و قوه قضائيه براي پس گرفتن وامها و مالياتها، دچار «حجم انبوهي» از پرونده ها مي شوند و زمينگير و درمانده خواهند شد.


اگر كالاهاي چيني و روسي و كشورهاي حامي كودتاچيان را نخريد، مبادلات دولت كودتا با آن كشورها در كمتر از دوماه قفل مي شود.


اگر صندوقهاي صدقه كميته امداد را تحريم كنيم، و از پرداخت نذورات در امامزاده ها خودداري كنيم و خمس و وجوه شرعيه را به «مرج خاموش» ندهمي و حداقل آن را به سال بعد موكول كنيم، نظام نمي تواند با اين پولهاي نذورات و صدقه ها و وجوه شرعيه، به فلسطين و لبنان و سودان و سوريه پولهاي كلان بدهد و يا 18 و نيم ميليارد دلار پول و شمش طلا به سوي لبنان بفرستد كه در تركيه كشف و ضبط بشود.با اين طرح، نظام ديگر نمي تواند با پولهاي ملت ما، براي دختران در سوريه و لبنان و سودان(!) جهيزيه تهيه كند و آنها را به خانه بخت بفرستد و در عوض، دختران و حتي پسران زنداني ما را در اختيار مزدوران لبناني و اردني و سوري قرار دهد تا آنها را مورد تجاوز قرار دهند. همچنين پشتوانه مالي مقام رهبري و «نظام رانت محور» او نيز به شدت ضعيف شده و از بين مي رود.


اين نظام نامشروع را با روشي «بي خطر»، ساده، بدون هزينه جاني و حتي از لحاظ مالي «سودآور» زمينگير و تسليم و سرنگون خواهيم كرد. شروع كار از همين فردا. شما، شخص خود شما، شروع كننده و نفر اول باشيد. برويد بانكها و سايپا و حج و زيارت و.... و پول هايتان را پس بگيريد و بلافاصله «يورو» و «دلار» بخريد. اين نظام را بدون خونريزي و با روشهايي «مدني» و مدرن، تسليم يا سرنگون مي كنيم. آن چنان كه از فرط فلاكت، به دريوزگي بيفتند و ناچار شوند تسليم خواسته هاي برحق مردم شوند و قدرت نامشروع را رها كنند و حاكميت را به ملت بسپارند.


از صبح فردا، «همه با هم» شروع كنيم. يادمان نرود «رمز پيروزي» ما در اين جنبش سبز، «وحدت» و «سبقت» است و كسي نبايد منتظر ديگري بماند. بسم الله!

۱۳۸۸ مرداد ۲۳, جمعه

اگر به دفتر روزنامه شیخ ما آسیبی بزنید، کیهان را سرتان خراب خواهیم کرد

اگر به دفتر اعتماد ملی آسیبی بزنید، مطمئن باشید، دفتر روزنامه شریعتمداری جانی را سرتان خراب خواهیم کرد

۱۳۸۸ مرداد ۲۲, پنجشنبه

شیخ ما، یک تیر و چند هدف




شیخ ما با ذکاوتی مثال زدنی روند بازی رو با رو کردن یک آس ( نامه به هاشمی در باره تجاوز به زندانیان) به نفع ملت تغییر داد. دلایل نگارنده بر اساس زیر می باشد

:نامه به هاشمی نه خامنه ای

با این ترقند نشلن داد که خود خامنه ای در مظان اتهام در مقام آمر قضیه هست و به زیرکی از رییس مجلس خبرگان خواستار نظارت شد

تقدس زدایی از حکومتی که ادعای ارتباط با خدا دارد

به بهترین شکل پوشالی بودن ادعاهای مطروحه درباره ارتباط حکومت با خدا و امام زمان را نشان داد و به صورت کاملا نادر از چهره واقعی های رژیم پرده برداری کرد

سکوت در برابر آن، به معنای تایید وقوع است و تکذیب آن، سبب گسترش بیشتر خبرخواهد شد

خود کاملا گویا است

.موضوعی که در فرهنگ ایران، حساسیتی بی اندازه دارد

وقاحت تجاوز در فرهنگ ایرانیان آن چنان است که بسیاری مرگ را بر آن ترجیح میدهند و درجه حساسیت مردم نسبت به این خبر نیاز به توضیح چندانی ندارد

رساندن صدای مظلومیت جنبش سبز ملت ایران به جهانیان و اجبار سازمان های بین المللی بر وارد شدن به قضیه

خبر سخنان کروبی و واکنش های انجام گرفته به آن در صدر اخبار رسانه های بین المللی بوده و به فاصله اندکی برخی از گروه ها و سازمان های حقوق بشری خواستار اعزام کارشناس جهت ارزیابی وضعیت زندانیان شده اند

نمایاندن چهره واقعی احمدی نژاد به طرفدارانش در بین مسلمانان منطقه

مجبوبیت ا.ن در میان مسلمانان جهان به واسطه شعارها و مواضع جنجالی ضد صهیونیستی اتخاذ شده، بسیار بالا بود و لیکن این خبر شوکی بسیار عظیم را برایشان در پی داشت. کافی است به اخبار رسانه های عربی نیم نگاهی داشته باشیم

۱۳۸۸ مرداد ۱۷, شنبه

نگهبان

پیرمرد با کوله بار بر دوش در راه صعود به فراز کوه بود. خستگی صعود تمام تنش را فراگرفته بود، اما شوق دیدن مقصد به او نایی تازه میبخشید. مقصدی که سراغش را از هر جایی که رسیده بود، گرفته بود. مقصدش در دامنه جنگلی کوه البرز بود و راهش نیز از تیغه کوه میگذشت. در افکار خود غرق بود که خود را در آستانه تیغه کوه دید. به سرعت به سمت تیغه دوید تا منظره پشت کوه را از آن بالا ببیند. آن چه میدید ترکیبی بود از مه و دریا و کوه و جنگل. ساعتی غرق در مشاهده آن منظره زیبا بود، اما باید زودتر از سراشیبی پایین میرفت تا به مقصدش برسد. مسیر، زیبا ، رویایی و صعب العبور بود اما پیرمرد نیرویی تازه در خود میدید و شوق دیدار، جوانش کرده بود. آرام آرام بنای معبدی پدیدار میشد. معبدی با مرمر های سپید و گنبدهای مشکی. ترکیب سپبد و مشکی معبد چشمش را مینواخت. همان زیبایی محسور کننده را داشت که در ذهنش ساخته بود. به خودش گفت که ارزشش را داشت. آفتاب در حال غروب بود. خواست داخل معبد شود اما نیرویی مرموزمانعش شد. نیرویی که برایش تازگی داشت و عجیب مبنمود. نزدبک در معبد، درختی بود با برگ هایی که بیشتر به چتر میمانست. غلظت مه هم هر لحظه بیشتر میشد. تصمیم گرفت قبل از داخل شدن آتشی برافروزد و شرابی بنوشد تا در عین حین این حس جدید را که مانع ورودش شده بود بیشتر بکاود. آتش را برافروخت، نان و شراب از خورجینش درآورد و در پای آتش نشست. آفتاب کامل غروب کرده بود.غلظت مه بقدری زیاد شده بود که شراره های آتش را به سختی میدید. نم نم آب از برگ های درخت بر روی سرش مینشت. گویا ذرات مه که روی برگ های پهن درخت مینشیت، تبدیل به قطرات آبی میشد که بر سرش بارش گرفته بود. پبرمرد حال عجیبی داشت. بی شک این لحظات یکی از به یادماندنی ترین لحظات زندگیش بود. سختی های راه را در ذهنش دوره کرد. تمام انگیزه اش ورود به معبد بود، اما چرا جرات نیافته بود که واردش شود. شای بیم آن داشت که با ورودش به معبد، تمام آن چه ساخته بود و برایش دویده بود را از او خواهند گرفت. ترس از دست دادن آنچه برایش انگیزه حرکت شده بود. نمیخواست که این حس را از دست بدهد. با خود عهدی بست. نگهبان معبد خواهم شد تا هم در کنارش باشم و هم دوستش داشته باشم

پیرمرد عتیقه فروش

ظهر بود و آفتاب همچون تنور نانوایی سنگفرش جاده را میگداخت. پیرمردی با کوله باری از پیچ و خم های راه کم کم نمایان میشد. از راهی دور می آمد و خورجینش پر بود و سنگینی آن را به زحمت تحمل مینمود. بیشتر به کولی های دوره گرد میمانست. با آن حال بی حالی در فکر بود که در این راه طی نشده سرنوشت چه بازی هایی برایش تدارک دیده است. از دور نمای شهری پیدا بود. پیرمرد به سمت دروازه روان شد و در دروازه را باز کرد، غریبه ای را دید که قصد خروج از شهر را داشت، پیرمرد به احترام ادب، در را برای او باز نگه داشت تا اول غریبه خارج شود، او نیز با زبانی غریب از پیرمرد تشکر کرد ولی پیرمرد اصلا صدا را نشنید، گوشش کار نمیکرد.انگار چیزی در دنیای پیرمرد جایش را گم کرده بود و با شتاب جاذبه بر سر مرد فرو ریخته بود. لحظه ای بعد پیرمرد به خود آمد، انگاری که این غریبه را سالها بود که میشناخت، اما نه، حتی نمیدانست که او به کدامین زبان از وی تشکر کرد. غریبه دور شد و رفت اما پیرمرد همچنان در این فکر بود که آن غریبه، میتوانست خریدار خوبی برای عتیقه هایش باشد

۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

رد پای اطلاعاتی ها در بالاترین، خودتان قضاوت کنید

دیروز خبری تو بالاترین منعکس شد، با عنوان جنایتی از این مشهود تر، مربوط به شهادت نوجوانی 12 ساله، برخی کاربران، اقدام به ایجاد شبهه در اصل خبر کردن و حتی عکسی از اعلامیه ای رو که توش تاریخ 9تیرماه ذکر شده بود، رو رو کردن تا بگن خبر جعلیه. اما امروز تو صفحه بی بی سی میتونین به صحت خبر پی ببرین و ببینین که این نوجوون 5 شنبه این هفته 8 مرداد شهید شده نه یک ماه پیش، . اگه نظرات اون پست رو دنبال کنین، میبینین که تاریخ اون عکس دیروز بوده. استنتاج من، اینه که تیم اطلاعاتی حاضر در بالاترین، به این نتیجه رسیده بودند که این خبر میتونه مثل خبر ندا آقا سلطان یک شوک عظیم به جامعه بده، لذا شروع کردند خبر رو جعلی نشون دادند. تو بخش نظرات، لینک اون پست رو میزارم. قضاوت با شما

۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

آقایان مراجع، فتوی تحریم برگزاری جشن های نیمه شعبان را صادر فرمایید

با توجه به شهید شدن عده کثیری از هم وطنان که حتی جنازه تعداد بسیاری از آن ها را هنوز برای خاکسپاری به خانواده هایشان عودت نداده اند، از مراجع اسلام، خاصه مراجعه دلیری همچون آیت الله منتظری، صانعی، بیات زنجانی، موسوی اردبیلی خواهشمندیم که فتوای تحریم برگزاری جشن های نیمه شعبان را صادر فرمایند.

۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه

این تنفیذ و آن تنفیذ، هر دو تاریخی

قبل از ظهر، عظمی( خ.ر) در حضور کودتاگران، ا.ن را تنفیذ کرد. بعد از ظهر، ملت ایران در پیشگاه تاریخ، موسوی را تنفیذ خواهد کرد. هر دو در تاریخ خواهند ماند. اما قضاوت آیندگان از یکی به عنوان برگه شومی از تاریخ ذکر خواهند کرد و از آن دیگری به عنوان افتخار ایران. همه باید در این لحظه تاریخی سهیم باشیم. تنفیذی که در طول تاریخ فقط یکبار به این شکل و وسعت برگزار خواهد شد. فرصت را غنیمت بدارید

۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت، این عوعو سگان شما نیز بگذرد


شعری از سيف الدين محمد فرغانی شاعر معاصر سعدی، خطاب به سپاهيان مغول . رفتارمغول وار کودتاچیان کنونی دلیلی است بر به دل نشستن این ابیات برای هر ایرانی وطن دوست.



هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام، ناگهان
برباغ و بوستان شما نیز بگذرد

ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد

چون داد عادلان به جهان در،بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت

این عوعو سگان شما نیز بگذرد

آنکس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد

زین کاروان سرا بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد

پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد

۱۳۸۸ مرداد ۱۰, شنبه

خون بها

خون بها


Swear by the last kiss, by the redeeming bullet قسم به بوسه آخر، قسم به تير خلاص

By the poppy-rose blood, left on the scythe, shed قسم به خون شقايق نشسته بر تن داس

Swear by the sparks beneath ashes and dust قسم به آتش پنهان به زير خاکستر

By moans of the mother, by the father’s spites قسم به ناله مادر، قسم به بغض پدر

Swear by the brother’s fist, by the buddy’s ire قسم به مشت برادر، قسم به خشم رفيق

By flare of a match, by dream of a fire قسم به شعله کبريت و قسم به خواب حريق

Swear by swallow’s wings, by essence of Farvardin قسم به بال پرستو، به عطر فروردين

By beats of the song’s heart, by soil of the domain قسم به نبض ترانه، قسم به خاک زمين

That revenge for your blood is the thick gore of the deathsman که خونبهاي تو خون سياه جلاد است

That this calm of the hillside will be followed by vociferation سکوت دامنه در انتظار فرياد است

That revenge for your blood is to put an end to this glacial winter که خونبهاي تو اتمام اين زمستان است

That your name will be echoing in every alley’s mind, ever after… طنين نام تو در ذهن هر خيابان است