حکایت 30 سال، حکومت فاشیسم به نام مذهب، حکایت نسلی است که مسخ گربده بود و در این جنون خویش، زندگی دیگران را نابود کرد، غافل از آن که خود نیز روزی به تیر کین این جنون دچار خواهد گشت.
اعترافات دیروز مهاجرانی، خود گویای همه چیز است. اما خاتمی و دیگر رهبران جنبش سبز، هنوز از این جنون تبری نجسته اند و امروز هم از آن پیر و مراد سخن میگویند. اما نسل من و تو از این 30 سال به اندازه کافی عبرت گرفته که پشیمانی امثال مهاجرانی را نوید بازگشت به خویشتن افسون زدگان یابیم و آنان را با آغوش باز پذیرا باشیم و آینده را به انتظار نشینم که روز رهبران اصلاحات از این جنون تبری جویند.
اما تا آن روز، ما از این رهبران اصلاحات، حمایت خواهیم کرد، مادامی که در راستای منافع ملی ما سخن گویند و حرکت نمایند، هر چند هنوز تابوی دیروز را نشکسته اند. اما با صدای بلند میگوییم که آقایان، حمایت ما از شما بی حساب نیست، پس در این زمانه، بجای نقد شعار مردم، در خواست حکومت جمهوری، به نقد کاخ ستم بپردازید و اگر بنا به ملاحظات سیاسی، دگردیسی برایتان ممکن نیست، خواست مردم را غیر خودی نپندارید و سخن در نقد بی حساب آن نگویید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر