آقای هاشمی، معامله با یک تفنگ بدست یا کار احمق هاست و یا کار کسی که تفنگش را از زیر لباس به طرف دشمن نشانه رفته باشد

مجموعه اتفاقات پس از نماز عید فطر رو که مرور میکنم، کلا حس خوبی بهم دست نمیده. شواهد نشون میده که هاشمی پای یه معامله پشت پرده نشسته، موضوع معامله احتمالا طرح عدم کفایت احمدی نژاد تو مجلس باشه، شاید گروی این معامله هم، عدم طرح بی کفایتی رهبر در مجلس خبرگان باشه. به هرحال معامله طرفین هر چی باشه، فقط میخوام این چند جمله فریاد بزنم تا هاشمی بشنوه که نشستن پای میز معامله با کسی که تفنگش پره و تا دیروز هم قصد کشتنت رو داشته، به شرطی عقلانیه که یا بادیگاردات با تفنگ پر رقیبت رو به پان و یا بهتره که از الان اشهدت رو بخونی، چون رقیب ممکنه هوس قمار زندگیت رو بکنه.
آقای هاشمی، 30 و اندی ساله که در سطح اول سیاسی مملکت مشغول بودی و بعد قوام، دومین سیاست مدار با طولانی ترین عمر سیاسی هستی و به چشم خوت جنگ های قدرت زیادی رو دیدی و چه بسا خودت طراح و مجری بعضی هاشون هم بودی، یکبار به حافظه تاریخیت اگه رجوع کنی، میفهمی که معامله با کسی که زور نظامی داره و از استفاده اش ابایی نداره، بیشتر کار احمق هاست. امیدوارم برگ برنده بازی رو به وعده وعید نسوزونی، چون اگه این کار رو بکنی، بدون روز مبادا دیگه جنبش سبز ما برات تره هم خورد نیمیکنه. این اصل بازی قدرته.
امیدوارم مثل همیشه که به هوش و ذکاوت سیاسیت غبطه میخوردم، این بار هم غبطه بخورم، اما با صدای بلند داد میزنم که آقای هاشمی، که میدان قدرت، اصول معامله خودش رو داره. حذف طرف، وقتی سخت افزار خشن مورد استفاده قرار بگیره، زیاد هم سخت نیست، حتی اگر رقیب ، هاشمی باشه.
حالا ممکنه طرف اول جنستم برداره، اما به جای پولش میتونه فشنگ تحویلت بده