۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

آقای رسایی، دست مردم با بصیرت چه ضربی داشت؟!!



یکی از رویداد های مکرر در سیستم های خودکامه، آن است که گروه ها و افرادی که روزی به عنوان بازوی آهنین دیکتاتورها در حذف مخالفین و منتقدین مورد استفاده قرار میگرند، چندی بعد خود یکی از مغضوبان قدرت میشوند. عبارت "انقلاب، فرزندان خود را مبلعد"، یکی از مثل هایی است که بر همین اساس ساخته شده است.  تاریخ سرشار از چنین حکایت هایی است و شاید آن را یکی از مشخصه ها حکومت های دیکتاتوری دانست. اما آنان را که سودای سروری و قدرت است، نه تنها هیچ عبرتی از آن نمیگیرند، بلکه همواره فکر میکنند که زکاوت و کیاست آن ها، آنان را از مغضوبان قبلی مستثنا میکند!
اما دلیل این که به این قضیه اشاره کردم، خبری بود که امروز در رسانه ها، انتشار یافت! خبر ساده بود: "اعلام جرم دادستانی تهران نسبت به رسایی در دادسرای ویژه روحانیت".
وقتی خبر را دیدم، لبخندی زدم، چرا که یاد مناظره بین رسایی – زیباکلام در رادیو تهران که یک روز پس از یکسالگی کودتای خونین 88 انجام گرفته بود، افتادم مخصوصا بخشی از مناظره  که زیبا کلام میگوید:  امیدوارم آنقدر زنده باشم که روزی را که اولین انتقاد را آقای رسایی به حکومت کرد ، روزی که اولین مخالفت را با حکومت کرد ببینم! آنوقت خواهیم دید که رویش و ریزش و این جور چیزها یعنی چه و مادام که این توسعه نیافتگی سیاسی در نظام ما وجودداشته باشد همین خواهد بود ، آقای رسایی، رییس مجلس و رییس جمهور امروز و آینده تا زمانی از شأن و جایگاه برخوردارند که لب فرو بندند و سخن نگویند و آنچه را حکومت می کند تایید کنند ، اگر این کار را نکنند آنوقت سقوط می کنند. (ویدئوی بالا از دقیقه 2 به بعد)

و جالب تر آن که در بخشی از این مناظره رسایی میگوید: من می گویم در آمریکا و انگلیس و اسرائیل در هند واقعا اینطوری است که اگر یک عده ای را بیافتند به این شکل کودتا بخواهند بکنند، نظامشون می ایستد و نگاه می کند ؟
زیباکلام جواب میدهد: تعجب می کنم از این که مهندس بازرگان که نمی خواست کودتا بکند ،مرحوم آیت الله منتظری که نمی خواست کودتا بکند، حالا آقای میر حسین موسوی یا هاشمی به قول شما می خواست کودتا بکند، باید مغضوب می شدند ، شما همه آنهایی که در مقاطعی همراه شما نشدند همه آنها مغضوب شدند...
و جواب رسایی شنیدنی است: همه این کسانی که شما می فرمایید نظام جمهوری اسلامی با اینها کاری نداشته مردم دست رد به سینه اینها زدند، چون این نظام یه نظام مردمی است . آقای موسوی، کروبی، و هاشمی همه اینها در این انتخابات آمدند و حضور پیدا کردند و با تمام وجود هم از گزینه خودشان حمایت کردند!!

و نکته جالب تر آن که بند دوم از اعلام جرم دادستانی علیه رسایی حکایت از آن دارد که قضایا به دستور مستقیم خامنه ای مدیریت شده است:

 ادعای مشارالیه مبنی بر این که: « آقازاده‌ فراری به محض ورود (به کشور) به جای زندان به منزل پدر می‌رود و در همان شب تمام آموزش‌های لازم را از وکلای اجیر شده می‌بیند»؛ اگر حمل بر صحت شود، نشان می‌دهد که ایشان در این مورد خاص از واقعیت امر مطلع نبوده و این‌گونه سخن گفتن، مسلماٌ با ادعای ولایتمداری وی مطابقت ندارد. 

سئوالی که امروز باید از رسایی پرسید آن است که دست رد مردم با بصیرت به سینه شما، چه ضربی داشت؟؟
و به زیباکلام هم باید گفت که هنوز زنده ای و دیدی آن روز را!

----------------------
پینوشت: طرح نقاشی مورد استفاده "انقلاب فرزندانش را میبلعد" نام دارد و کاری است از جانکولا

۱ نظر: