۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

عاقبت الامر این خامنه ای بود که در شیپور جنگ آخر دمید











این اقدام جنجالی خامنه ای با توجه به سفر قریب الوقوع وی به شهر قم میباشد. اما سئوال اینجاست  که چرا خامنه ای دست به چنین اقدامی زده است؟  اقدامی که یک سال تمام جراتش را نداشت. تعلیق مداوم تصمیم گیری قاطع پیرامون این موضوع، از بی ثباتی  در توازن قوا خبر میداد. خامنه ای همواره ترس آن را داشت که با دست زدن این اقدام، معدود پل های باقی مانده را نیز خراب کند و دیگر هیچ راهی برای برگشت باقی نمانده باشد؟ اما به هر حال میدانست که باید روزی تصمیم بگیرد و مترصد آن بود که اگر کفه ترازو به نفعش چرخید، در اسرع وقت کار را تمام کند. اما آیا موازنه قوا به نفع او و باند کودتاچیان ساکن در بیتش چرخیده است که پیروزمندانه با دمیدن بر شیپور جنگ آخر به استقبال مرگ حریف رفته اند؟
جواب این سئوال مسلما نه میباشد.  رصد اخبار یک ماه تحولات ایران، به خصوص آن چه در شهر قم گذشته است راهنمایی است برای این جواب. اما این تنها راهنما نیست. دو علامت دیگر ما را در رسیدن به این جواب یاری خواهند کرد. شکست حتمی و 100 در صدی در عرصه سیاست خارجی که استیصال، پرخاشگری و لات بازی احمدی نژاد کاملا از نتایج آن است، این نکته را به کودتاچیان و فرماندهان سپاه به خوبی فهمانده است که روزهای تیره ای در پیش است. فشار خارجی و تحریم به قدری بوده است که پایه های اقتصادی کشور را هر روز با شدت تمام میلرزاند. که بسامد این لرزش با همزمانی عامل دوم  افزایش یافته است. عامل دوم که خود نیز شاخصی دیگر در رسیدن به جواب فوق بود، وضعیت قرمز کشور در آستانه  هدفمند سازی یارانه ها و احتمال شورش های مردمی، حاکمان را شدیدا ترسانده است. این همه ترس کودتاچیان را بر آن داشته که شدیدا در پی آن باشند که با عرض بندگی حوزه ها و مراجع، اولا برای خامنه ای یک ظاهر قدسی بتراشند، ثانیا عملا با این کار مقاومت حوزه و علما را در برابر خامنه ای به شکست کشان و نیز  اتحاد بازار و حوزه که چندی است عملا ظهور خارجی یافته  را بگسلند. از موفق بودن مقاومت حوزه و علما، نگارنده به همان نامه ای اعتراضی که صادق لاریجانی  برای خامنه ای فرستاد، اکتفا میکند. آن نامه به تنهایی نشان داد که سید علی در این مسیر تنها تر از همیشه مانده است. نه مجلس با اوست، و نه حتی رییس قوایی که خود نصب کرده است.
 سفر خامنه ای به قم به این منظور طراحی شده است، که با یک تیر دو نشان بزنند : هم مقاوت حوزه را در هم شکند و هستی  روحانیت مستقل را برای همیشه سقط کند، هم بتواند متحدین مشترک المنافع آنان را یک به یک از میدان به در کند. مقاومت مراجع و علمای شناس گویا خارج از انتظار آقایان بوده است و نیاز به نشان دادن ضرب شصتی برای آنان را لازم محسوب کرده اند. این حکم خامنه ای، مطمئنا در این چهارچوب، قابل تفسیر است: ایجاد رعب و وحشت بین مخالفین حوزه و بازار و زدن ضربه نهایی در این میان به هاشمی. این که این سناریو تا چه حد موفق خواهد بود، سئوالی است که چند روز آینده به قطع میتوان بدان جواب داد. اما تا اینجای کار به این نتیجه میتوان رسید که این اعلان جنگ فقط از روی استیصال و ترس از آینده بوده است، نه از روی چرخش توازن قوا به نفع خامنه ای، بلکه بر عکس چون خامنه ای و تیم کودتا، همه چیز را از دست رفته میبیند، نیاز به راه انداختن سر و صدای مهیب دارد تا ضعف خود را در پناه این صداها گم کند. واقعیت آن است که سید علی تنها مانده است در برابر یک ملت، ملتی که سنتی و مذهبی و مدرنش، معلم و دانشجو و بازاری و حتی آخوندش همه علیه او هستند.

۲ نظر:

  1. اسپینوزای عزیز
    من خرمدین سبزلینکمkhoramdin
    پسوردم دیگه در سبز لینک کار نمی کنه - فکر میکنم حساب کاربری منو بستن - چون پسورد را کاملا یادمه!
    فقط خواستم از تو و دوستان سبز دیگر بخاطر همین مدت کوتاه که در کنار شما بودم تشکر کنم - سلاممنو به همه برسان

    پاسخحذف