مجلس نهم، با قرایت پیام خامنه ای شروع به کار
کرد. پیامی که به نظر نگارنده، بیش از همه چیز، فصل الخطابی بود بر انتخاب ریاست
مجلس. وقتی که خامنه ای به صراحت به نمایندگان مجلس فرمایشی میگوید که " همکاری حقیقی و صمیمی با قوای دیگر و پرهیز از چالشهای ناموجّه نیز یک
شاخص مهم دیگر و دارای سهم تعیینکننده در اتحاد ملّی است که دلسوزان کشور همواره
بر آن پای فشرده و منافع عمومی و وجاهت چهرهی ملت ایران در چشم جهانیان را در گرو
آن دانستهاند" بیش از همه چیز میتواند شاهدی باشد بر استواری نظر وی
به ریاست حداد عادل، نه ریاست لاریجانی که بارها با احمدی نژاد دست به یقه شده
است.
نامه ریاست حداد عادل بر مجلس فرمایشی از هم اکنون به انگشت فرمان خامنه ای
مهور شده است. اما این تنها یک آغاز است برای آماده سازی یک تدارکاتچی بیت رهبری
برای ریاست قوه مجریه. به نظر میرسد که نظر خامنه ای برای ریاست دولت بعدی، باز به
حداد عادل نزدیک تر است، و برای آن که این فرد حتی ناتوان از اداره یک مدرسه
ابتدایی، به طور جدی تر به عنوان کاندید جانشینی احمدی نژاد مطرح شود ، یک
دوره ریاست بر مجلس لازم و ضروری باشد. همان ترتیبی که برای بالا آمدن احمدی
نژاد از شهرداری اجرا گردید، احتمالا بار دیگر اجرا خواهد شد. مجلس فرمایشی با
حمایت قاطع مالی و معنوی خامنه ای، به عنوان حلال تمام مشکلات کشور معرفی خواهد شد
تا حداد عادل، منجی دیگری معرفی شود. این بار دیگر سپاه نیز با اقتدار بیشتر و به
صورت واضح تری از در انتخابات دخالت کرد. همان دخالتی که مطهری این روزها پرده از
آن برداشته و صادق لاریجانی نیز به صورت تلویحی آن را تایید کرده است.
اما نکته مهم در این میان، سرنوشت محافظه کاران و روحانیون سنتی است. بدون
هیچ شبهه ای، لاریجانی تنها شانس آن ها برای ماندن در عرصه قدرت است. آن ها
به خوبی میدانند که خامنه ای دیر یا زود، همه آن ها را به نوبت از قدرت اخراج
خواهد کرد. و باز بهتر میدانند که کوتاه آمدن آن ها بر سر ریاست مجلس، واگذاری یکی
از مهمترین ابزارهایشان برای کسب قدرت است. اما به نظر میرسد که راهی جز قبول شکست
ندارند! همه چیز از پیش مهیا شده که آن ها کم کم از قدرت اخراج شوند.
و اما یک نکته دیگر هم آن که کم کم مشخص میشود که قهر احمدی نژاد و
خامنه ای، چندان هم علیرغم میل خامنه ای نبوده است. به نظر میرسد که خامنه ای
بیشترین بهره را از دشمنی های روحانیون سنتی با احمدی نژاد برده است.پر بیراه
نخواهد بود اگر به یاد آوریم که محور اصلی تمام انتقادات مراجع از خامنه ای در سفر
به قم، حمایت های بی چون و چرای وی از احمدی نژاد بود. خامنه ای وقتی بحث
اختلاف وی و احمدی نژاد پیش آمد، گوشه ای نشست و اجازه داد که محافظه کاران سنتی و
نیروهای وابسته به مراجع قم آن قدر بر سر احمدی نژاد بکوبند تا تمام نیرو و انرژی
شان صرف جنگ با احمدی نژاد شود. ولی خود در این بلوا، مشغول صحنه آرایی برای به
قدرت رساندن حداد عادل بود. محافظه کاران سنتی شاید کم کم بدانند که چه
کلاهی بر سرشان رفته و چگونه خامنه ای آن ها را مشغول یک درگیری بی نتیجه کرده ،
ولی در عمل داشت نقشه تضعیف آن ها را میکشیده است.
اما پیش بینی نگارنده برای آینده آن است که تمام نیروهای سنتی و مغضوب
خامنه ای، گرد یک کاندیدای واحد برای انتخابات ریاست جمهوری آینده گرد خواهند آمد
تا مانعی برای به قدرت رسیدن حداد عادل شوند. و این دو قطبی شدن فضا، فرصتی پیش
خواهد آورد برای نیروی سوم، که جز تیم احمدی نژاد یا همان جریان انحرافی نیست تا
این بار آن ها از این فضای دو قطبی، استفاده کرده و چراغ خاموش جلو بیایند !
و در آخر این که بر خلاف خوشحالی های اولیه جریان های نزدیک به محافظه
کاران سنتی از نتایج انتخابات مجلس فرمایشی از پیروزی عددی کاندیداهای منسوب به
جبهه خود، بازنده بزرگ تحولات چند ماهه اخیر در صحنه قدرت ایران، آن ها بوده اند.