۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

چرا جمهوری اسلامی به بحران تسخیر سفارت انگلستان نیاز داشت؟


کمتر ناظر امور سیاسی ایران وجود دارد که اعتقاد داشته باشد تسخیر سفارت انگلستان توسط شاخه دانشجویی سپاه در دانشگاه ها، خود جوش بوده باشد و توسط مقامات اصلی قدرت در ایران سازماندهی نشده باشد. پذیرفتن چنین واقعیت ملموسی که جای شک و شبهه چندانی ندارد، این سئوال را مطرح خواهد کرد که هدف از این کار چه بوده است؟ و چرا سفارت انگلیس انتخاب چنین حرکتی بوده است.
یافتن پاسخ به این سئوال، از آن جهت مهم است که بتوان شرایط واقعی حکومت جمهوری اسلامی را درک کرد و بتوان آینده تحولات را پیش بینی نمود. نگارنده اعتقاد دارد که یک پاسخ یگانه نمیتواند توجیه کننده چنین اقدامی باشد و باید طیفی از مسایل را با هم دید که منتج به مجموعه ای از انگیزه ها برای ارتکاب چنین حرکتی خواهد شد. برای آن که انگیزه های ممکن را بیابیم، ناگریزیم نگاهی به شرایط ماقبل  از این اقدام داشته باشیم.
1-     تحریم اقتصادی:
پس از مطرح شدن گزارش آژانس بین المللی اتمی، ناگهان فشار بی سابقه ای علیه ایران ایجاد شد. این که در پس گزارش رسمی آژانس چه اطلاعات محرمانه ای از پیشرفت برنامه ای اتمی ایران وجود داشته است، بر ناظران عمومی سرپوشیده است. اما بی گمان، علاوه بر اطلاعات مندرج در گزارش رسمی آژانس، اطلاعات محرمانه ای از پیشرفت برنامه اتمی ایران بدست سرویس های اطلاعاتی کشورهای ذی نفوذ در عرصه بین المللی رسیده که چنین واکنش ناگهانی را سبب شده است. نکته مهم در این میان نوع واکنش به انتشار آن گزارش بود. آمریکا و متحدین اروپایی اش این بار به جای ارجاع پرونده به شورای امنیت، که احتمال وتو قطعنامه توسط روسیه و چین و یا حداقل تعدیل قطع نامه صادره را در پی داشت، تصمیم گرفتند تحریم های اقتصادی فلج کننده ای را بر ایران اعمال نمایند. این بار صحبت از تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت از ایران مطرح بود، موضوعاتی که برای حکومت ایران، خط قرمز محسوب میشد، چرا که تمام سیستم اقتصادی ناکارآمد فعلی را تماما فلج میکرد. پیش آهنگی انگلستان در تحریم بانک مرکزی، عملا راهگشای عملکرد دیگر اعضای اتحادیه اروپا خواهد بود. این یکی از دلایلی است که چرا انگلستان به عنوان هدف از سوی حکومت ایران در نظر گرفته شد و مجلس فرمایشی نیز امر به تنزل ارتباطات به سطح کاردار داده بود، در حالی که از کشورهای دیگری که چنین امری را پس از انگلیس به اجرا گذاشتند، نامی در آن طرح برده نشد. هرچند که میزان واردات نفت اروپا از ایران، شاید قابل توجه نباشد، اما نکته مهم آن است که عربستان به عنوان تامین کننده نفت جبرانی، مورد توجه اروپا قرار گرفته بود. این امر، بی گمان این پیام را به بازار جهانی مخابره میکند که دنیا بدون نفت ایران نیز میتواند به سر کند. امری که به شدت ترس مقامات جمهوری اسلامی را در پی داشت. چرا یکی از مهم ترین سلاح های فشارشان را ناکار میکند. علاوه بر این، باید دانست که این اقدام اروپا، به زودی با تحریم آمریکا علیه شرکت های خریدار نفت ایران، تکمیل خواهد شد. امری که عملا صادرات نفت ایران را مختل خواهد کرد. دیگر بحث سر خرید نفت ایران توسط اروپا نیست، بلکه آمریکا و متحدانش با پی ریزی یک بازی هوشمندانه، به جای آن که  به دنبال قطعنامه ای مشابه نفت در برابر غذای عراق در شورای امنیت باشد، که به دلیل دخالت روسیه و چین امری در مورد ایران ممکن نبود، عملا با تحریم های هماهنگ چنین وضعیتی را در مورد ایران به عینیت خواهند رساند. علاوه بر آن بلوکه شدن دارایی های مقامات حکومتی در بانک های انگلیس را نیز باید در خشم حاکمان ایران، در نظر گرفت.
تحریم کامل ایران، اینبار بدون آنکه به شورای امنیت رفته باشد، در حال عینیت یافتن است. و این امری است که مقامات حاکم بر ایران، تصورش را نمیکردند، چرا که روی رای روسیه و چین در شورای امنیت حساب میکردند.
2-     انفجارهای پی در پی در تاسیسات هسته ای
امری دیگری که بی گمان عامل مهمی در تصمیم گیری برای ایجاد بحران تسخیر سفارت انگلیس بوده است، انفجارهای پی در پی ایست که مشخص نیست تا چه میزان از توانایی های موشکی و هسته ای ایران را نابود کرده است. تلاش های سپاه و نهادهای امنیتی در سرپوش گذاشتن بر انفجارهای ملارد و اصفهان، امروز بی اثر مانده و بر اساس گزارش های منتشره، ما حداقل میدانیم که بخش مهمی از ذخایر موشکی ایران در ملارد و بخشی از تاسیسات هسته ای ایران در اصفهان، طی انفجارهای مشکوکی نابود شده است.
اگر این گزاره را قبول نماییم که عامل این انفجارها، خراب کاری عوامل دیگر کشورها بوده است( گزاره ای که هنوز البته نمیتوان به قطعیت آن را قبول کرد) آن گاه این حرف صحیح خواهد بود که بپذیریم پس از انتشار گزارش آژانس، یک جنگ تمام عیار پنهان علیه ایران آغاز شده است. جنگی که در آن نه از موشک و هواپیما خبری است و نه از ناو جنگی. نقشه این جنگ به قدری برای مقامات حاکم بر ایران غیر مترقبه بوده است که خونسردی خود را از دست داده اند، چرا که می بینند در خفا، تمام آنچه برایش سال ها هزینه های سنگین داده اند، در طرفه العینی دود هوا شده است.
اگر هم این گزاره، خرابکاری، را قبول نکنیم، تنها یک خروجی  و معنا خواهد داشت، جنگ داخلی گروهای داخل نظام! و بدیهی است که در این شرایط یک بحران خارجی مورد نیاز مقامات خواهد بود که بتوانند در فضای پس از بحران، اختلافات را کمرنگ تر کنند. البته نگارنده، احتمال صحیح بودن خرابکاری داخلی در تاسیسات هسته ای و نظامی را بسیار کم میداند. چرا که انفجار دیگر در انبارهای حزب الله لبنان، میتواند شاهدی باشد بر دخالت نیروی خارجی در این امر.
به هر ترتیب، در هر دو صورت، چه خرابکاری خارجی و چه خرابکاری داخلی، ایجاد یک بحران کنترل شده به نفع نظام حاکم بر ایران خواهد بود. چرا که اولا در هر دو حالت، با چنین بحرانی میتوان فضای فکری و روانی جامعه را به سمت دیگری جلب کرد.
 ثانیا
 در حالت اول، یعنی خرابکاری خارجی، یعنی جنگ آغاز شده است، فقط دشمن دارد آرام و در خفا حمله میکند. پس بدیهی ست که نظام بخواهد هزینه حمله آن ها را افزایش دهد. یعنی علنی تر کردن جنگ.  حتی میتوان این گمانه زنی را کرد که جمهوری اسلامی که تمام دست آوردهای خود در زمینه ساخت بمب اتم را در بر باد رفته میبیند ، دوست دارد که فضا شبه جنگی شود که بتواند آخرین برگ برنده، یعنی بمب اتم را رو کند. هرچند که ما مطمئن نیستیم که ایران بمب اتم دارد یا نه، اما در صورتی که داشته باشد، این یک احتمال خواهد بود. اگر هم بمب اتم نداشته باشد، بدیهی است که جنگ عریان، بیشتر به نفع حاکمان ایران خواهد بود تا یک جنگ مخفی
در حالت دوم نیز، در سایه چنین بحرانی – تسخیر سفارت و قطع روابط دیپلماتیک – بهتر میتوان به اتحاد نیروهای درون نظام و تسویه نیروهای خرابکار اندیشید.
3-     اختلافات داخلی
امری که امروز همگان بر آن اذعان دارند، وجود اختلاف های شدید در بدنه حاکمیت جمهوری اسلامی است.  احمدی نژاد و تیم وی، بواسطه داشتن صدها پرونده از تخلفات و فساد اخلاقی و مالی چهره های شاخص اصولگرایان، به خوبی توانسته است در فضایی که همه نیروهای محافظه کار علیه وی بسیج شده اند، یک حاشیه امن برای خود ایجاد نماید به نحوی که حتی خامنه ای جرات برخورد با احمدی نژاد را ندارد. این امر از آن سبب مهم است که در انتخابات پیش رو، طرف پیروز منازعه تنها بر اساس قدرت طیفش پیروز خواهد بود.
بدیهی است که کلید آغاز تسخیر سفارت انگلیس در مجلس و به رهبری تیم لاریجانی زده شد. یک احتمال ممکن، ایجاد فضای بحران عمدی با تسخیر سفارت انگلیس توسط محافظه کاران بوده است که اولا با ایجاد این بحران، فضای بحران را در دست بگیرند و احمدی نژاد را بیشتر در گوشه رینگ منفعل و محصورنمایند، تا هم بدلیل ایجاد بحران بین المللی، از مشروعیت تیم احمدی نژاد در مذاکرات خارجی بکاهند و هم بتوانند در فضای بحرانی، احیانا نقشه های برای تضعیف احمدی نژاد اجرا نمایند. این دوگانگی مواضع در برابر تسخیر سفارت انگلیس، زمانی عینیت می یابد که به بیانیه وزارت امور خارجه که بیانگر تاسف آن وزارت از ماوقع بوده است بنگریم. حتی سکوت معنادار احمدی نژاد در مورد این اقدام، خود نشان از عدم رضایت وی از این اقدام دارد.
در ثانی در فضای بحرانی، تیم خامنه ای بیشتر میتواند نیروهای جوان معتقد به نظام را برای اجرای اهداف خود در حذف طیف دیگر، بسیج نماید.امری که در فضای آرام، شاید پتانسیل کمتری برای وقوع داشته باشد.
4-     تشدید بحران در خاورمیانه
وضعیت ناپایدار بشار اسد، متحد نظام حاکم بر ایران، به گونه ای است که کمتر ناظر بر تحولاتی را میتوان یافت که به ماندن اسد، دلخوش باشد. دیر یا زود، کشورهای عربی و کشورهای غربی، با اسد درگیری های حاد تری خواهند یافت. بدیهی است که بحرانی شدن روابط ایران و غرب، هزینه هر اقدامی علیه بشار اسد را افزایش خواهد داد. در فضای شدیدا ملتهب خاورمیانه، محافظه کاری بیشتری برای کشورهای غربی در تصمیم به رفتن بشار اسد ایجاد خواهد شد. هر چند نگارنده اعتقاد دارد این امر، دخلی بر تصمیم به تسخیر سفارت نداشته است، اما به عنوان یک احتمال هر چند با بهره بسیار کم باید در زمره انگیزه های حاکمیت بر اجرای چنین نقشه ای نگریسته شود.

در نهایت باید گفت، آنچه مبرهن است عامدانه بودن نقشه تسخیر سفارت انگلستان از سوی حاکمان ایران می باشد. پس از اعمال تحریم های گسترده علیه فروش نفت و بانک مرکزی ایران، عملا وجود ارتباط دیپلماتیک بین ایران و غرب، معنای خاصی برای حکومت ایران نداشت. در عوض با ایجاد یک بحران خودساخته همچون تسخیر سفارت، میشود که به برخی از نتایج مطلوب رسید که در این متن لیستی از انگیزه های ممکن و نتایج مطلوب ممکن برای هر کدام از این انگیزه ها در ایجاد بحران در تسخیر سفارت انگلستان  ارایه شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر