در آخرين مطلب تحليلي بر اوضاع سياسي روز ايران، پيش بيني کرده بودم که به زودي شاهد درگيري باند احمدي نژاد و هاشمي خواهيم بود. آن زمان برداشتم اين گونه بود که خامنه اي که تقريبا تنها مانده است، ترجيحش آن است که همچنان به سپاه تکيه نمايد. اما به هر روي تحولات مهم بعدي خامنه اي را محتاط تر نمود و ترجيح داد با ريش سفيدي، قضيه دانشگاه آزاد را فعلا مسکوت بگذارد. پس از موضع گيري هاي سرشناسان حوزه در دفاع از سيد حسن خميني، که بطور آشکار پيام مخالفت با خامنه اي بود، خامنه اي شرايط بحراني را درک کرده بود، اما اعتصاب بازار نيز به کل توازن قوا را نفع نيرهاي سنتي جمهوري اسلامي تغيير داد. مشخص بود که بدنه اصلي راست گرايان جمهوري اسلامي، به طور کامل خود و سرنوشتشان را از خامنه اي جدا کرده اند و براي رويارويي با احمدي نژاد آماده ميشوند، و تعبير قبلي نگارنده که سيد علي مانده و حوض پر از خون جوانان، به واقعيت پيوست. در همين گير و دار، واکنش هاي هماهنگ و تند جامعه جهاني، تير اخر را بر بدنه نيروهاي پيرو خامنه اي فرود آورد. تحريم ها گسترده اي که فکرش را نميکردند و موضع گيري هاي روسيه، براي بسياري از سپاهيان خبر از آينده تاريک و سخت ميداد. تحولات دروني و بيروني، به خصوص فضاي جنگي که بطور ناگهاني رو به تزايد گذاشت، سبب انشقاق در درون سپاه شده است. و موضع گيري سردار جعفري نشان از دعواهاي داخلي درون سپاه دارد. ديگر سيد علي حتي به سپاه نيز نميتواند دل ببندد. حوزه و بازار در برابرش ايستاده اند، نيروي سرکوب دو تيکه شده است و اگر شرايط يکسال گذشته ادامه يابد، احتمال وقوع کودتايي درون سپاه وجود دارد. قدرت هاي خارجي مثل روسيه و چين پشت کشور را خالي کرده اند، سفير کشور تازه تاسيس امارات نيز ابايي از عربده کشي و صحبت از حمله نظامي به ايران را ندارد. مجموعه شرايط همه به ضرر سيد علي است و مجلس نيز نشان داد که ديگر همان مجلس لال ها و مسخ شدگان سابق نيست.
در اين شرايط استفتاي سيد خامنه اي که در سايتش منتشر شد، با بازخورد بسيار جالبي در جامعه رو برو گشت. اکثريت مخالفان به استهزا آن پرداختند و حاميان و دوستان ديروز نيز، تلاشي در جهت دفاع از آن نکردند. حذف استفتا از وبگاه رهبر جمهوري اسلامي خود بزرگترين نشان ضعف و زبوني سيد علي داشت.
اما گويا در آن لحظات، معاملاتي شکل گرفت و سيد علي که به ورشکسته سياسي بيشتر ميمانست، ترجيح داد که بطور کل موقعيتش را تغيير دهد شايد بتواند حداقل آرامش نسبي براي بيت و تاج و تختش برگرداند. نگارنده اعتقاد بر آن دارد که در آن شرايط و موقعيت توافقاتي بين خامنه اي، هاشمي و اصولگرايان سنتي شکل گرفته است و نشان آن را حمايت سايت هاي منتسب و نزديک به هاشمي از استفتا خامنه اي و فتواي وي ميداند. پس از سه چهار هتفه سکوت، يکباره سايت هاي آفتاب نيوز و فردا نيوز شروع به حمايت از خامنه اي کردند. مکارم شيرازي تازه يادش آمد که چنين اتفاقاتي رخ داده و از واجب الاطاعت بودن خامنه اي سخن راند.
ابعاد اين توافق چندان مشخص نيست، و اين که موارد مورد معامله کدام بوده اند. اما نگاهي به تحولات يک هفته اخير تا حدي ميتواند ما را به تخمين آنچه مورد توافق قرار گرفته است نزديک نمايد. درگيري هاي لفظي لاريجاني و تهديد هاي وي نسبت به استفاده از اختيارات قانوني مجلس و حتي ابلاغ مستقيم مصوبات، نشان ميدهد که بازي از زمين مجلس دنبال خواهد شد.
سخنان احمدي نژاد مبني بر وجود طرح هايي براي ترور وي و خبر بمب گذاري در مسير عبور احمدي نژاد که يک روز پس از آن سخنان، رخ داد و اين که اين خبر پس از چند ساعت توسط خود سايت هاي اصولگرا تکذيب شد، نشان از وجود طرح هايي از سمت حاميان احمدي نژاد براي بر هم زدن اين توافق ها دارد. آنان نيز فهميده اند که امروز همه عليه آنان هستند.
سخنان ديروز مصباح يزدي نيز جز اين سناريو، در سناريو ديگري قابل ترجمه نيست و خبر از نگراني وي از زد و بندهاي پشت پرده دارد و اين که وي نيز دريافته است که ارزشي هاي سابق و اصولگرايان سنتي، امروز متحدند و خامنه اي نيز بدان ها نزديک شده است و هر آن احتمال سقوط دولت امام زماني وي وجود دارد.
سايت هاشمي رفسنجاني نيز در يک اقدامي که هماهنگ با اين سناريو به نظر مي آيد اقدام به انتشار خاطراتي از عزل بني صدر کرده است وتيتر مطلب خود گوياي همه چيز است:
نگارنده قويا اعتقاد دارد که طرح عزل احمدي نژاد مورد توافق بخش عظيمي از اصولگرايان شده است و خامنه اي که تاج و تختش را در خطر ميبيند، چاره اي جز تن دادن به آن نداشته و ندارد.
اما سئوالي که براي نگارنده هنوز حل نشده است، اين است که آيا بخش حاميان احمدي نژاد در سپاه خاموش خواهند نشست؟ و يا نقشه هايي در سر دارند، که بخواهند عملياتي کنند؟! و در صورت باخت کاملشان، دست به ترور شخصيت ها نخواهند زد؟ و يا يک جنگ پيش دستانه را شروع نخواهند کرد تا در سايه يک جنگ خارجي، نه الزاما در ايران که ميتواند جنگ افروزي در لبنان باشد، بتوانند شرايط بحراني را کنترل و مخالفانشان را حذف کنند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر