نامه ای از احمد سعیدی عزیز، که همچون بسیاری دل در گرو جنبش آزادی خواهی و استبداد ستیزی مردمش دارد و این روزها او هم نگران اتفاقاتی است که در تاریخ مبارزاتی این مردمان، کم رخ نداده است
اپیزود1:
تیر 78 بود. داتشگاه تهران. امروز یکشنبه است و قرار است همه احزاب اصلاح طلب در روز چهارشنبه به تحصن دانشجویان و اساتید در مسجد دانشگاه تهران بپیوندند. حریف از واکنش یکپارچه دانشجویان و احزاب و فعالین شوکه شده است و فضای سیاسی به نفع دانشجویان و اصلاح طلبان است. بچه ها برای خودشان انتظاماتی تشکیل داده بودند و سعی می کردند کمی تشکیلاتی تر و منظم تر عمل کنند. یک گروه مشکوک بودند که می گفتند چرا ما باید از تحکیم وحدت و اصلاح طلبان پیروی کنیم و نیازی به انتظامات و تشکیلات نداریم. باید ببینیم کل جمع دانشجویان چه میگوید و کلی شلوغ بازی می کردند. سحابی و بسیاری دیگر آمدند که بچه ها را تشویق کنند که در دانشگاه بمانند و بازی برده را به باخت تبدیل نکنند. استدلالشان این بود که پیروزی آنها در دانشگاه است نه در جنگ خیابانی. خیلی ها با همان شیوه که گفتم مخالفت کردند.
مصاحبه مهندس سحابی پیرامون اتفاقات 19 تیر:
اپیزود2:
امروز 20 تیر است. یکی از بچه های دفتر تحکیم در حال سخنرانی است و سعی می کند که دانشجویان را تشویق به ماندن در داخل کوی کنند. چند نفر با عصانیت به وی معترض شدند. قیافه شان هم کاملا مثل سایر دانشجوها بود. خلاصه آنکه سخنرانی را به هم زدند و یک گروه را با خودشان همراه کردند و به سمت درب کوی حرکت کردند. ابتکار عمل از دست بچه های دفتر تحکیم خارج شده بود و نیروهای انتظامات دانشجویی نیز در کنترل جمعیتی که هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شد و به سمت درب کوی در حال حرکت بودند کاری از دستشان بر نمی آمد. دانشجویان بسیاری نیز سعی می کردند که یک دیواره و زنجیر انسانی تشکیل دهند و با بحث کردن با دانشجویان آنها را متقاعد به ماندن در کوی دانشگاه کنند. فضا آرام آرام به سمت منطقی تر شدن می رفت اما همچنان گروهی در جلوی درب کوی تجمع کرده بودند و به درب فشار می آوردند که درب را بشکنند و از کوی خارج شوند. نیروهای انتظامات دانشجویی به یکی از همان نیروهایی که سخنرانی را به هم زده بود و رهبری تجمع کنندگان در مقابل درب کوی را بر عهده گرفته بود مشکوک می شوند و پس از بازرسی این نیرو کارت بسیج را در جیبش کشف می کنند.
اپیزود3:
امروز 21 تیر است. بخش بزرگی از دانشجویان در داخل دانشگاه مانده اند و به تحصن در مسجد دانشگاه روی آورده اند. فضای زیبایی شکل گرفته است. دانشجویان در مسجد دانشگاه جمع شده اند حلقه زده اند و برای شهدای کوی عزاداری می کنند. استادان هم به این تجمع پوسته اند. متاسفانه علیرغم همه مخالفتها بخش معدودی از دانشجویان از دانشگاه خارج شده اند. خبر می رسد که در میدان ولیعصر یک خودرو پلیس را به آتش کشیده اند. خبر می رسد که گروهی در میدان منیریه به آتش کشیدن بانکها و مغازه ها پرداخته اند. از این دست خبرها مرتب شنیده می شد. جالب اینجاست که بعضی ها که خیلی جوگیر شده اند و وعده سقوط حکومت تا شب را می دهند و برای صدا و سیما و وزارت کشور و بیت رهبری برنامه ریزی می کنند. اما عاقلان می دانستند که خبرهای خوشی از میان دودهای بی حاصل و بدون تشکیلات بیرون نخواهد آمد. خلاصه آنکه تحلیلمان این بود که خبرها ناگوار است و بازی برده در حال واگذاری است. آتشی که با بی خردی بخشی از دانشجویان و مدیریت نیروهای امنیتی حکومت ایجاد شد، بهانه را برای سرکوب دانشجویان داخل دانشگاه فراهم نمود. تا شب کل دانشگاه را پاکسازی می کنند. تعداد زیادی زخمی و دستگیر شده اند.
اپیزود 4:
سه شنبه 22 تیر است. کسی در حوالی انقلاب پرسه نمی زند. همه چیز در آرامش گورستانی است. خیابانها آرام اما پر از نیروهای انتظامی است. به نظر می آید همه چیز خاتمه یافته است. خبری از تحصن چهارشنبه احزاب اصلاح طلب در دانشگاه نیست. همه سرکوب شده اند. بچه های دفتر تحکیم و شورای صنفی همه دستگیر شده اند. آغاز افول فعالیتهای دانشجویی در دانشگاهها از همین روز شروع شد. راه پیمایی 23تیر، فضا را به صورت مطلق به نفع متجاوزینی شکل داد که خود باید محاکمه می شدند اما به علت سو تدبیرها، فضای سیاسی آن روز به نفع متجاوزین مصادره به مطلوب شد.
پی نوشت1:
بد نیست که دقیقه 6 به بعد ویدیوی زیر را ببینید که در آن نحوه به دست گرفتن یک تجمع اعتراضی توسط نیروهای امنیتی توضیح داده شده است.
پی نوشت2:
در آن ایام، فضای وب تا این حد فراگیر نبود. تنها راه حلشان فرستادن افراد بی هویت به داخل نیروها بود. نیروهای نفوذی تشویق می کردند که سازماندهی نیروههای دانشجویی هویت دار مثل شورای صنفی دانشجویان یا دفتر تحکیم وحدت را نپذیرید و تجمع را به سمت غیر قابل کنترلی هدایت و پراکنده می کردند. بعدها شبکه های ماهواره ای که نقش اپوزیسیون ساختگی را بازی می کردند هم به نیروهای نفوذی اضافه شدند. اما امروز ابزارهای دیگری هم در دستشان است. امروز فضای وب و آی دی های بی هویت و مجازی مهمترین ابزار برای به انحراف کشیدن مبارزه مردم شده است. به نظر می آید این روش هم برایشان موثر تر است و هم کم هزینه تر.
پی نوشت3:
درباره نقش فضای وب در توسعه اهداف مبارزاتی مردم شکی نیست. در نبود رسانه های آزاد فضای وب نقش خود را به خوبی بازی کرده است. اما بعضی وقتها به بیراهه رفتن اهالی فضای وب هزینه های سنگینی را بر مردم و جنبش اعتراضی آنها تحمیل کرده است. در واقع فضای وب تنها نقشش اطلاع رسانی و تبادل آزاد اندیشه ها و آرا را می تواند بازی کند. این باعث می شود که خلا رسانه های آزاد پر شود. اما انحراف آنجا پیش می آید که به جای پوشش حوادث و اخبار، اهالی فضای وب بر آن شوند که جریان سازی کنند، حادثه ساز شوند و رهبری مردمی را بر عهده گیرند که با محدودیت های بسیاری مواجهند. اهالی فضای وب که محدودیتی ندارند. آی دی هم که مجازی است. می توانند از بیت رهبری تا صدا و سیما را با یک کلیک طی کنند، اما آیا این خود باعث بالا بردن هزینه ها و تصمیم سازی های اشتباه نمی شود؟ یادمان باشد، نتیجه بازی باید در زمین بازی رقم بخورد. ما اهالی فضای وب فقط می توانیم بازی سخت و دشوار خون و سرنوشت را به تصویر بکشیم، اطلاع رسانی کنیم و پوشش خبری دهیم.
پی نوشت4:
ابتدا تصمیم داشتم تیتر این نوشته را " از فتح صدا و سیما تا بیت رهبری با یک کلیک!" انتخاب کنم. بعد دیدم که این تیتر در عین حالی که گویای بخشی از حقیقت است، ممکن است باعث کم لطفی به بسیاری از دوستانی شود که در یک سال گذشته بی وقفه و بی ادعا در فضای وب حضوری فعال دارند و با زحمت بسیار به امر حیاتی اطلاع رسانی رسانی پرداخته اند. لذا همین جا از همه این دوستان تشکر می کنم و امیدوارم که این نوشته را به عنوان گامی در جهت شفاف سازی نقش رسانه های اینترنتی ارزیابی کنند.