در مطلب پیشین، پیش بینی کرده بودم که توافق هایی در پس پرده بین خامنه ای و هاشمی شکل گرفته است، رخدادهای یک هفته گذشته، درستی پیش بینی نگارنده را اثبات کرد. مراسم افطاری سید علی و حضور هاشمی و سید حسن خمینی در آن، سخنان خامنه ای در آن و صحبت از لزوم برگشت منتقدان، سخنان صدیقی در نماز جمعه تهران و حکم قاضی مرتضوی و در آخرین مورد انتقاد خامنه ای از روند کند رسیدگی به پرونده حمله به کوی دانشگاه در دیدار دانشجویان بسیجی با وی همه نشان هایی محکم از آن چیزی است که پیش بینی شده بود. هنوز مشخص نیست که این زد و بند هاشمی و اصولگرایان سنتی با خامنه سر چه چیزهایی بوده است. فقط انچه مشخص است رهبران جنبش سبز وقعی به این توافقات ننهاده اند و همچنان سر خواست های مردم ایستاده اند.
اما انچه در این میان اهمیت میابد، تحرکات آینده جنبش سبز و نحوه تصمیم گیری سران جنبش و مردم میباشد. ظواهر امور نشان میدهد که حکومت شدیدا از تظاهرات روز قدس میترسد. شرایط داخلی و خارجی به نحوی است که اگر یک تظاهراتی شبیه انچه پارسال رخ داد، شکل بگیرد، احتمال فروپاشی کلیت رژیم وجود خواهد داشت. زیرا اختلافات داخلی به حد بسیار بحرانی رسیده است و اگر سران جنبش این توافق های رخ داده را قبول ننمایند، هر روز اختلافات در اردوگاه نیروهای رژیم بیشتر زبانه خواهد کشید. انچه تحولات این یکسال نشان داد این بود که این رژیم به هیچ روی نخواهد توانست این جنبش را فرونشاند. و از روزی که دقیقا به دلیل حکومت نظامی توانستند آرامش نسبی در تهران حاکم کنند، تازه نشانه ها و اثرات یکسال مقاومت مردم را در ریزش شدید نیروها و اختلافات بوجود امده بین ارکان قدرت خود شاهد شدند. و این در حالی بود که سید علی قمار را باخته بود، چون دولت سپاهی احمدی نژاد در عین بی عرضگی در اداره امور، نشان داد که باهیچ چیز ارضا نمیشود و در شرایط مقتضی، خود صندلی سید علی را پایین خواهد کشید.
به هر روی، روز قدس امسال، نزدیک تری آزمون برای تخمین برآیند نیروها در صحنه روز ایران است و نگارنده اعتقاد دارد که در صورت حضور مردم و تبت حماسه ای دیگر، کلیت رژیم که تنها متکی بر نیروی نظامی است، فرو خواهد ریخت. حتی دیگر روحیه سرکوب بین نیروهای سرکوب وجود ندارد و اگر بخش تندرو سپاه بخواهد به کشتار مردم شبیه آنچه در عاشورا رخ داد، اقدام نماید، احتمال کودتای داخلی بین نیروهای ناراضی سپاه و ارتش بسیار بالاست. شرایط برای رژیم بحرانی است. آنچه این روزها در جهان بر سر حکومت ایران میرود، بی تاثیر در شرایط نیست. تحریم ها تیر خلاصی بوده است بر حکومت ساندیس خوران. بحران عدم صادرات بنزین هرچند هنوز واقعیت کامل نیافته است، اما آنچه در همین مدت کوتاه بروز داده است، رژیم را به وحشت برده است. این در حالی است که ابرهای جنگ هر روز بیشتر در آسمان پاستور رصد میشوند. باید منتظر ماند و دید که این بار نیز مردم حماسه خواهند آفرید؟ و آیا مردم ایران که در این یکسال فقط هوش و شعور از خود بروز داده اند، از این فرصت طلایی استفاده خواهند کرد؟