۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

مسیر مبارزه مشخص است؛ راه اندازی شبکه های اجتماعی از هسته های مقاومت مستقل


جنبش ما 8 ماه است که با انواع و اقسام ناملایمات دست و پنجه نرم کرده است، بالا و پایین داشته است، اما همیشه زنده و پویا بوده است. اکنون وقت آن است که با یک ارزیابی منطقی از آخرین کنشمان، تظاهرات 22 بهمن، استراتژی های منطبق بر شرایط جدید برگزینیم. 22 بهمن به ما نشان داد که رژیم در این 8 ماه از برخی از اشتباهاتش درس گرفته و توانسته خود را در برخی موارد روزآمد کند. شاید بزرگترین دلیل این روزآمدی، رو بازی کردن ما بوده است. این رو بازی کردی و شفافیت در برنامه ها و اطلاعات، مشخصه  حرکت های مدنی و لیبرالی  است که  از اساس فارغ از ایدئولوژی خاصی هستند و تمام سعیشان بر شفافیت در تمامی امور جهت تسلط بر عرصه عمومی است. جنبش ما به خوبی توانسته است عرصه عمومی جامعه ایران را به خود اختصاص دهد و این یک پیروزی است، زیرا تا زمانی که عرصه عمومی به زیر سلطه حرکت و جنبشی در نیاید، هر آن میتوان احتمال سرکوبی آن را داد. اما مسلما یک ناظر بی طرف اذعان خواهد داشت که جنبش ما آنچنان در سطح و عمق جامعه ایرانی ریشه دوانده است که دیگر نابود شدنی نیست. اما این تسخیر عرصه عمومی، نمیتواند دلیلی بر پیروزی تمام تاکتیک های ما باشد. ضعف عمده جنبش ما که محصول اجبار شرایط است، نداشتن امکانات ارتباطی در اشل وسیع میباشد که فعالین را مجبور کرده است در رسانه های اجتماعی بصورت علنی طرح ها و برنامه ها را بیان نمایند. جدا از آن که این نوع اطلاع رسانی، مزیت هایی دارد، یک اشکال عمده دارد و آن این که حاکمیت از تمامی نقشه ها و طرح ها اطلاع میابد و زمان کافی خواهد داشت که با مرور تجربیات تلخش، راهکارهای مناسبی یابد.
22 بهمن یک نقطه گذار برای حاکمیت جمهوری اسلامی بود. گذار از یک حکومت نیمه ایدئولوژیک نیمه پروگاندایی و نیمه نظامی به یک حاکمیت نظامی عریان. بدیهی است که این شرایط جدید، اقتضائاتی جدید بر بر بازی ما تحمیل خواهد کرد که مهمترین آن غیر علنی شدن فعالیت ها خواهد بود. این الزام جدید، شرط بازی است و عرصه عمومی با محدودیت های شرط بازی، به سمت عرصه های خانگی، دوستان و فامیل و آشنا سوق خواهد یافت. پس بهترین کار آن است که از هم اکنون به فکر نقشه راه بود. به این فکر کرد که جنبش در عرصه چالش های رسانه بیشتر به تبیین هنجارهای جنبش، سیاست های کلی جنبش و هماهنگی های کلی بپردازد، ولی در عرصه طرح ها و نقشه های عملیاتی، بیشتر بصورت غیر علنی تر بدان پرداخت. باید سلاح مترقبه بودن کنش ها را از دست حاکمیت گرفت و آن را به خطر کنش های غیر مترقبه علیه رژیم تبدیل کرد. باید رژیم تاوان نظامی کردن فضا و محدودیت عرصه عمومی را با افزایش ریسک حوادث غیر مترقبه بپردازد.
اما شاید بدیهی ترین الزام بازی کردی در فضای گرگ و میش نظامی، به راه انداختن شبکه های وسیع اجتماعی باشد. باید شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک، تویتر و غیره را به صورت خصوصی تر به صحنه اجتماع کشاند. یا به زبان ساده تر، ترافیک شبکه های مجازی را به شبکه های واقعی منتقل کرد. منطقی ترین کار آن است که این شبکه ها را به صورت گروه های چند نفره از 5 نفر تا 20 نفر از مورد وثوق ترین اشخاص تشکیل داد. پس از تشکیل جزیره های زیادی از این گروه ها، مسلما بصورت طبیعی، همپوشانی ها افزایش خواهد یافت و کل این جزایر کوچک، همچون حلقه های زنجیر به هم متصل خواهند شد. ما نباید نگران طراحی این ارتباطات بین گروهی باشیم و اساسا در پی طرح هایی برا وصل کردن آن ها، بلکه تمام همت ما باید آن باشد که در حد بسیار این گروه ها و جزایر مستقل از هم فراخور تخصصص، توانایی و جغرافیای اجتماعی شکل گیرند و فعال شوند. اگر این مرحله با موفقیت تمام شود به جرات میتوان گفت که دیگر رژیم هیچ کنترلی بر این شبکه های اجتماعی نخواهد داشت. وقتی رژیم در برابر شبکه های علنی اجتماعی که کمترل دسترسی به آن ها دست خود رژیم بود و محدودیت های فراوانی برای دسترسی آن ها ایجاد نموده بود، در برابر شبکه های اجتماعی واقعی تکلیف و سرنوشتش مشخص است. نه تنها نخواهد توانست فعالین را شناسایی کند، بلکه حتی نخواهد توانست بر هماهنگی های آن ها تاثیر بگذارد و محدود نماید، مضاف بر آن که اقشار سنی تر، مسن تر و اشخاص با تحصیلات کمتر براحتی در این شبکه ها فعال خواهند شد در حالیکه در شبکه های قبلی کلا از مدار ارتباطات خارج بودند.
اما نکته مهم آن است که کلیات حرکت دچار هیجانات و احساسات گذار نگردد، و اسلوب کلی حرکت، از رسانه های علنی جنبش تبلیغ گردد ، خطوط قرمز تبیین گردد و در مناسب ها و فرصت های پیش آمده برخی فعالیت ها را بصورت کنش های عملی تر بروز دهد. و از حمایت و تبلیغ عملیات های این شبکه ها نباید غفلت ورزید] حتی اگر فیلمبرداری ( با محو کردن صورت) از شعار نویسی ساده گرفته تا تظاهرات برق آسا در واگن های مترو و انتشار آن در رسانه های علنی برای ایجاد روحیه همبستگی بیشتر.


۱ نظر:

  1. سلام دوست گرامی و تشکر از مطلب زیبات.

    بنده چند ماه قبل این رو پیش بینی کرده بودم و از تمام دوستان در بالاترین خواستم تا با همکاری هم یک سایت مرجع راه اندازی کنیم اما طبق معمول نا مهربانی شد و بنده دیگر در بالاترین پست نذاشتم و کارم و جور دیگه ای ادامه دادم تا اونجایی که می تونستم.
    تمام امکانات حاضر است و بنده خارج از کشور هستم، حاضرم هر کاری از دستم برمیاد انجام بدهم.
    لطفا اگر مایل به تماس بودید ایمیل زیر در خدمت شما و تمام سبزهای عزیز هستم:
    dave.james2009@gmail.com
    ممنون.
    راستی username: hatman در بالاترین

    تشکر و منتظر نظر شما و بقیه دوستان.

    پاسخحذف